بازدید امروز : 340
بازدید دیروز : 141
پسری هستم دانشجو.21ساله. نمیدونم در زندگی هدفم چیه؟ چطور هدفم رو پیدا کنم؟ چطور برای رسیدن به آن برنامه ریزی کنم؟
زندگی در هویت خود هدفمند است, اما اینکه ما هم به عنوان یک فرد توانسته ایم هدف زندگی را روشن بشناسیم و زندگی خود را هدفمند سازیم, فرایندی است که باید خودمان در آن حضور فعال داشته باشیم و راهبرد مشخصی برای خود ترسیم کنیم. هدفمند سازی با این رویکرد از ان جهت ضرورت می یابد که باعث آرامش و نظم زندگی و سامان دهی افکار و رفتار انسان می شود. کسی که هدفی ندارد, سردرگم است و برنامه ریزی برایش ممکن نیست و دچار افسردگی و ناامیدی و آسیب های فراوان دیگری خواهد شد.
بنابراین روشن بودن هدف زندگی یکی از عوامل مهم آرامش و شاد زیستی و سلامتی روانی انسان است. بسیاری از سردرگمی ها و افسردگی ها در افراد در اثر این است که هدف روشنی برای زندگی نمی شناسند و آفرینش و خط سیر زندگی خود را نمی توانند توجیه کنند. پوچ گرایی و نهیلیسم در اثر همین موضوع؛ یعنی پیچیده و مبهم تعریف شدن هدف زندگی به وجود آمده است. هنگامی که انسان به پوچی برسد و یا برای حیات خود تفسیر و توجیه رضایت بخشی نداشته باشد, حتی ممکن است ناامید شود و دست به خودکشی بزند. بنابراین شناخت هدف زندگی برای هدفمند ساختن زندگی خود و کسب آرامش و رسیدن به شادزیستی کاملا لازم و ضروری است.
خداوند هدف نهایی زندگی انسان:
هدف نهایی و کلی زندگی انسان در رویکرد اسلام که دین توحیدی است, تنها خدای متعال است. در این راستا گفتنی است: انسان موجودی خداگونه است. خدای متعال انسان را به صورت خویش آفرید؛ «ان الله خلق آدم علی صورته» و خلیفه خود در زمین قرارش داد؛ «انی جاعل فی الارض خلیفه». به خاطر همین ملائکه بر او سجده کردند؛ «و سجد الملائکه کلهم اجمعون الا ابلیس» و برای او فراوان پیامبران فرستاد با کتاب های آسمانی، تا این خداگونگی از مرحله استعداد به فعلیت درآید و انسان آینه تمام نمای خدا در روی زمین گردد. در این راستا زندگی نیز فرصتی است برای خدایی شدن و عمر انسان اگر در این مسیر هزینه نشود، خسارت است؛ «ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات»
بنابراین هدف از خلقت انسان، خدایی شدن یا خداگونه شدن انسان و فعلیت بخشی به استعداد خلیفه الهی است که از طریق توحید و خدامحوری حاصل می شود.
هدفی که منظور نظر دین و اولیای الهی است ساختن انسان خدایی است. پیامبران و رهبران دینی برای خدایی شدن انسان تلاش کرده اند. آنها به هر چیزی که دعوت کرده اند مانند عبادت خدا و اخلاق، همه برای این بوده است که از انسان یک موجود خدایی بسازند.
هر انسانی در زندگی خود، اهدافی را دنبال می کند. حتی کسانی که اهل گناهند، هر دم هدفی را می جویند؛ ولی چون این اهداف گوناگون است و جهت خاصی ندارد، قانع کننده نیست و فرد همواره احساس می کند باید به دنبال هدفی راضی کننده بگردد. برای این که انسان هدف واحد و مناسبی برای زندگی خود انتخاب کند، باید ببیند «چرا آفریده شده است؟». آن کس که هدفش در زندگی، متناسب با هدف از آفرینش باشد، به آرامش و سعادت دست یافته است و همه جنبه های وجودی خود را در مسیر صحیح حیات قرار خواهد داد.
انسان اهداف فراوانی در زندگی خود دارد، ولی اگر بخواهد زندگی اش سامان درستی بیابد و به آرامش برسد، باید تمامی اهداف گوناگون خود را در مسیر خاص و برای رسیدن به هدف واحدی که همانا هدف از خلقت انسان است، سازماندهی و جهت دهی کند. برای این منظور نکته اساسی که وجود دارد شناسایی هدف نهایی و اصلی آفرینش است.
قرآن و هدف زندگی انسان:
قرآن کریم به صراحت هدف زندگی انسان را بیان کرده و فرموده است: و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون. و جن و انس را نیافریدم مگر برای عبادت. (ذاریات، آیه 56).
همچنین از تمامی آموزه های دینی استفاده می شود که کمال و سعادت انسان در این دنیا و نیز در آخرت از طریق عبادت و ارتباط با خداوند تامین می شود، به خاطر همین است که در آیات فراوانی از قرآن کریم اشاره شده است که تمامی انبیای الهی بدون استثنا انسان را به پرستش پروردگار عالم فراخوانده اند، و لقد بعثنا فی کل امة رسولا ان اعبدوا الله و اجتنبوا الطاغوت. و هر آینه در هر امتی رسولی را برانگیختیم تا به امت خود بگوید که: خدای را بپرستید و از طاغوت بپرهیزید. (نحل، آیه 36) از آن رو می توان به صراحت باور داشت که : هدف زندگی انسان چیزی جز عبادت خداوند نیست.
از دیدگاه قرآن کریم هدف نهایی انسان در زندگی، قرب الی الله یا همان خدایی شدن انسان از طریق عبادت توحیدی و انس با خداوند است؛ عبادت هدف ابزاری و متوسط رسیدن به چنین هدفی است. آنجا که قرآن کریم می فرماید: «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون؛ و جن و انس را نیافریدم مگر برای عبادت». فایده و اثر عبادت نیز انس با معبود و نزدیک شدن به صفات و کمالات او است. برای هدفگذاری در زندگی باید به گونه ای برنامه ریزی نمود که تمامی اهداف جزئی زندگی در مسیر قرب الی الله توجیه و سازمان دهی شود، تا انسان بتواند در این مسیر به کمال و سعادت واقعی خودش دست یابد.
هدف متوسط:
آنچه گفته شد هدف نهایی زندگی انسان است. برای رسیدن به این هدف اهداف کوتاه مدت و متوسطی نیز وجود دارد که در این زمنیه خود شما باید استعداد سنجی و تصمیم گیری و برنامه ریزی کنید. یعنی هر کسی باید در زندگی خود به عنوان تاکتیک برای این اهداف برنامه ریزی داشته باشد. هدف نهایی روح تمام زندگی و اهداف و تصمیم گیری های انسان است. در زمینه زندگی عادی لازم است شما تحصیل کنید مدرک بگیرید شغل داشته باشید, درآمد کسب کنید, ازدواج کنید و مطابق استعداد و توانایی و علاقه مندی خود نقشی مفید در جامعه داشته باشید. این مسیر حتما باید طی شود و باید برای آن برنامه ریزی داشته باشید, اما زمانی این مسیر ارزش دارد که در راستای همان هدف نهایی تنظیم شود.
کشف استعداد:
برای تنظیم اهداف کوتاه مدت و متوسط نیاز به کشف استعداد داریم. شما باید با این روش ابتدا استعداد و علاقه خود را در زمینه تحصیل و شغل مشخص نمایید و سپس برای فعلیت دادن به آن علاقه و استعداد برنامه ریزی و کوشش کنید تا شاهد موفقیت در زندگی باشید. در این زمینه توجهتان را به نکاتى جلب مىنماییم:
1- کشف استعداد، علایق و خودشناسى، با توجه به پیشرفت علوم مختلف به ویژه در قلمرو روانشناسى در عصر حاضر، امرى ممکن و شدنى است. شما مىتوانید با مراجعه به یکى از کلنیکهاى روانشناسى و یا مشاوره و راهنمایى، با اجراى تستهاى شخصیت، استعداد و هوش، به مجهول مورد نظر برسید و گم شده خود را به دست آورید، چون نتیجه آزمون تستها شما را در شناسایى و کشف علایق و استعداد قطعا کمک خواهد نمود.
2- نکته دیگرى که باید به آن توجه نمایید در فرایند تحصیل، اشتغال و خلاصه در تمام مراحل زندگى باید به آن توجه کنید، مسأله پشتکار است، انسان براى رسیدن به اهداف در زندگى، باید از تلاش و پشتکار جدى برخوردار باشد و نباید در بین راه با ضعف اراده مواجه شده و از کار و اشتغال دست بردارد، زیرا چه بسا ممکن است که فرد استعداد و علایق خود را هم شناسایى نماید، لکن چون اهتمام و پشتکارى ضعیف به اهداف مورد نظر نتواند برسد.
3- نکته مهم دیگر این که شما باید به توانایىها و نقاط مثبت وجودى خود فکر کنید و احساس مثبت در خود داشته باشید و از احساس منفى مبنى بر این که فرد مفیدى نمىباشید و... جدا پرهیز نمایید، چون شما از توانایىهاى بالفعل و بالقوه زیادى برخوردار هستید که نباید از آنها غفلت نمایید مثل قبولى در آزمون سراسرى دانشگاه با این که میدان رقابت بسیار مشکل است چون بیش از یک میلیون جوان در آزمون شرکت مىکنند، این مطلب مهمى است و چه بسا افرادى که با شما در دبیرستان بودند, موفق نشدند وارد دانشگاه شوند، پس شما فرد ارزشمند و لایقى هستید خودتان را باور کنید.
4- براى این که از بلاتکلیفى خارج شوید و به صورت فعال و جدى از اوقات و دوره جوانى استفاده کنید، لازم است، برنامهاى منظم جهت اوقات تحصیلى و فراغت خود تدوین نمایید و خودتان را ملزم و متعهد کنید که از آن پیروى نمایید و در طول استافده از اوقات طبق برنامه مذکور، خودسنجى و از مراحل پیشرفت و موفقیت یا عدم آن ارزشیابى به عمل آورید چون تحقیقات و تجربیات نشان مىدهد که این شیوه در پیشرفت و موفقیت انسان مؤثر مىباشد.
5- در پایان یادآورى این امر نیز بسیار مهم مىباشد که براى رسیدن به اهداف خود و رشد دادن ابعاد وجودى باید با توکل بر خدا و با امید به آینده بهتر و با توسل به معصومین(ع) و با جد و استقامت و با اراده قوى و پشتکار در مراحل مختلف زندگى، امور شخصى، اجتماعى و خانوادگى را پیش برد و به این حقیقت اذعان یا ایمان داشت که «ان الله معنا» خداوند در همه حال با ماست و ما را کمک خواهد کرد انشاءالله.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید